شمعی در من می سوزد، سکوتی لرزان در حریر آتش. زمزمه ای پنهان در سایه های سکوت! شمعی مدام در من می سوزد؛ من اما، پشت پنجره های بی ستاره شب ، به بازی خاکستر و باد می اندیشم که پایان همه سوختن هاست. وتنها باد، از زیر خاکستر خبر دارد. خاکستر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ارید انفاسک بـاشگـاه راگبـی پـسـران شـیـراز Russia team ستارگان کنکور triptravel دانلود رایگان ایران آریا گرافیک